• وبلاگ : .::اتاق تاريك دل من::.
  • يادداشت : متن ترانه زمستون (افشين مقدم)
  • نظرات : 15 خصوصي ، 34 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + jj 

    بهار موسم گل نيست
    بهار فصل جدايي و بارش خون است .
    بهار بود که روييد لاله از دل سنگ.
    بهار نيست موسم خرمن .

    بهار بود که درد مرا درو کردند.
    بهار نقطه ي آغاز هيچگاه نبود.
    بهار نقطه ي فرجام بي سرانجامي است.
    بهار بود که گهواره گور ياران شد.
    من از تعهد گهواره ها و گورستان ،
    غمين و خونينم.
    اگر چه مي دانم ؛
    که نيست تجربه هرگز تمامت معيار.
    به من نگاه مکن ،
    ز لاشه ام بگذر.
    چهار تاول چرکين ،
    چهار جيب بزرگ ،
    بدوز بر کفن ات ،
    سکوت کن ، بگذر .
    وگرنه اين تو و اين من ،
    وگرنه اين تو و اين مرزهاي ويراني.
    بهار بود که من ماندم و پريشاني .
    به من نگاه مکن.